|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره غاشیه > تفسیر سوره غاشیه از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9718 تعداد مشاهده : 343 تاریخ افزودن مقاله : 24/1/1390
|
تفسیر سوره غاشیه
مکی و 26 آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 16-1: هَلْ أَتَاكَ حَدِیثُ الْغَاشِیةِ آیا داستان غاشیه به تو رسیده است ? وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ در آن روز وحشت در چهره ها پدیدار است ، عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ تلاش کرده و رنج دیده ، تَصْلَى نَارًا حَامِیةً در آتش سوزان در افتند تُسْقَى مِنْ عَینٍ آنِیةٍ از آن چشمه بسیار، گرم آبشان دهند ، لَّیسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٍ طعامی جز خار ندارند ، لَا یسْمِنُ وَلَا یغْنِی مِن جُوعٍ که نه فربه می کند و نه دفع گرسنگی وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ و در آن روز چهره هایی تازه باشند لِسَعْیهَا رَاضِیةٌ از کار خویشتن خشنود ، فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ در بهشتی برین لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیةً ، که در آن سخن لغو نشنوند فِیهَا عَینٌ جَارِیةٌ ، و در آن چشمه سارها روان باشد فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ و تختهایی بلند زده وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ و سبوهایی نهاده وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ و ، و بالشهایی بر روی هم چیده ، وَزَرَابِی مَبْثُوثَةٌ و فرشهایی گسترده خداوند حالات قیامت و وحشت های که در آن روز وجود دارد بیان می دارد و این که قیامت با سختی هایش مردم را فرا می گیرد و مردم طبق اعمالشان جزا و سزا می بینند و به دو گروه تقسیم می شوند ؛ گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ خواهند بود. پس خداوند حالت هر دو گروه را بیان کرد و در توصیف دوزخیان فرمود: « وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ» چهره هایی در روز قیامت از خواری و رسوایی خاضع و سرافکنده و شرمنده می باشند. « عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ» در عذاب خسته و رنجور هستند و بر چهره هایشان کشانده می شوند و آتش چهره های آنان را فرو می پوشاند. و احتمال دارد که منظور از « وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ؛ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ» چهره هایی باشد که در دنیا تلاش کرده و رنج کشیده اند. یعنی عبادات و عمل صالح انجام داده اند ولی از آن جا که شرط قبول شدن اعمال که ایمان است وجود نداشته است در روز قیامت عملشان پوچ شده است. و این احتمال گرچه از نظر معنی درست است اما سیاق کلام بر آن دلالت نمی کند بلکه آنچه قطعا درست است احتمال اول است چون آن را مقید به ظرف کرده که روز قیامت است و چون هدف در این جا ذکر دوزخیان به طور عام است و این معنی بخش اندکی از دوزخیان را شامل می شود ، و سخن درباره بیان حالت مردم به هنگامی است که حادثه فروپوشاننده آن ها را فرا می گیرد، و در این جا منظور بیان حالات آن ها در دنیا نیست. « تَصْلَى نَارًا حَامِیةً» وارد آتشی بسیار داغ می گردند که از هر سو آن ها را احاطه کرده است و از چشمه بسیار داغ و گرمی نوشانده می شوند. « وَإِن یَستَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَآءِ کَالمُهل یَشوِی الوُجُوهَ» و اگر کمک بخواهند با آبی داغ که چهره ها را بریان می کند به فریاد آن ها رسیده می شود . پس این نوشیدنی آن هاست. « لَّیسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٍ» اما غذایشان این است که آن ها عذابی جز ضریع ندارند. ضریع گیاه خارداری است که شبرق نامیده می شود. « لَا یسْمِنُ وَلَا یغْنِی مِن جُوعٍ» که فربه نمی کند و از گرسنگی نمی رهاند، چون هدف از خوردن غذا دو چیز است؛ یکی این که گرسنگی را برطرف نماید، و درد و رنج آدمی را برطرف گرداند و یا اینکه آدمی از لاغری در امان باشد، و بدن چاق گردد. اما این غذا این دو چیز را ندارد، بلکه خوراکی است بی نهایت تلخ و بدبو و زشت. از خداوند می خواهیم که ما را از آن در امان دارد. « وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ» اما نیکوکاران چهره هایشان در روز قیامت تر و تازه است و خرّمی و تازگیِ نعمت بر چهره ها و بدن هایشان آشکار می باشد و چهره هایشان نورانی و بی نهایت شادمان و مسرور است. « لِسَعْیهَا رَاضِیةٌ» و از تلاشی که در دنیا کرده و کارهای شایسته ای که انجام داده و نیکی ای که با بندگان خدا نموده اند راضی و شاد هستند، زیرا پاداش آن را چندین برابر می یابند و به هرچه می خواهند دست می یازند. « فِی جَنَّةٍ» و آنان در بهشتی که همه ی انواع نعمت ها را در بردارد به سر خواهند برد ، « عَالِیةٍ» این بهشت هم در مکانی مرتفع قرار دارد و هم منازل آن بلند است؛ مکان آن در «اعلی علیین» قرار دارد و آن بلندترین ِ بلندی ها می باشد، و منازلش عبارت از خانه هایی است که دارای اتاق هایی است، و بر بالای آنها اتاق های دیگری ساخته شده است که بهشتیان از آنها به نعمت هایی نگاه می کنند که خداوند به آنان داده است. « قُطُوفُهَا دَانِیةُ» یعنی دارای میوه های لذیذ و فراوان است، و دارای میوه هایی نیکو می باشد که به سهولت و آسانی قابل تناول است، به گونه ای که در هر حالی که باشند به آن دسترسی پیدا می کنند و نیازی ندارند که از درختی بالا روند ، و هیچ میوه ای از دسترس آنان خارج نیست. « لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیةً» در بهشت هیچ سخن بیهوده ای نخواهند شنید، گذشته از این که سخن حرام وناجایزی بشنوند، بلکه سخن آن ها خوب و مقید است و مشتمل بر ذکر خداوند و ذکر نعمت های متوالی او است. و مشتمل بر آداب نیکو بین کسانی است که با هم زندگی می کنند. آدابی که دل ها را شاد می گرداند. « فِیهَا عَینٌ جَارِیةٌ» «عین» اسم جنس است. یعنی در آن چشمه هایی روان است که هرجا بخواهند آن ها را می برند. « فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ» جایگاه های بلندی که روی آن فرش های نرم انداخته شده است. « وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ» در بهشت ظرف هایی است که از انواع شراب لذیذ پر شده اند و جلوی آن ها گذاشته می شود و برایشان آماده می گردد . و در اختیار آن ها می باشد و نوجوانان خدمتگزاری که همیشه نوجوان اند با آن لیوان ها میان بهشتی ها می گردند. « وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ» بالش هایی از ابریشم کلفت و ابریشم نازک و چیزهای دیگری که فقط خدا می داند چگونه ساخته شده اند، در بهشت وجود دارد. این بالش ها برای نشستن و تکیه زدن ردیف شده اند و بهشتی ها خود زحمت درست کردن و ردیف کردن آنها را نمی کشند. « وَزَرَابِی مَبْثُوثَةٌ» و زیراندازهای فاخر و گرانبهایی که گسترده و پهن شده اند و این زیراندازها در هر مکانی از مجالس آنان به وفور به چشم می خورد. آیه ی 26-17: أَفَلَا ینظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَیفَ خُلِقَتْ آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده ? وَإِلَى السَّمَاء كَیفَ رُفِعَتْ و به آسمان که چسانش ، برافراشته اند ? وَإِلَى الْجِبَالِ كَیفَ نُصِبَتْ و به کوهها که چگونه بر کشیده اند ? وَإِلَى الْأَرْضِ كَیفَ سُطِحَتْ و به زمین که چسان گسترده شده ? فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ پس پند ده ، که تو پند دهنده ای هستی لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ تو بر آنان فرمانروا نیستی إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ مگر آن کس که رویگردان شد و کفر ورزید ، فَیعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ پس خدایش به عذاب بزرگ تر عذاب می کند إِنَّ إِلَینَا إِیابَهُمْ هر آینه بازگشتشان به سوی ماست ثُمَّ إِنَّ عَلَینَا حِسَابَهُمْ سپس حسابشان با ماست خداوند متعال کسانی را که پیامبر(ص) را تصدیق نمی کنند، و نیز دیگر مردمان را تشویق می نماید تا در آفریده های خداوند که دال بر یگانگی اوست بیندیشند، « أَفَلَا ینظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَیفَ خُلِقَتْ» آیا به آفرینش شگفت انگیز شتر نمی نگرند و به این نگاه نمی کنند که چگونه خداوند آن را برای بندگان مسخّر کرده و برای منافع زیادشان رام گردانیده است؟! « وَإِلَى السَّمَاء كَیفَ رُفِعَتْ» آیا به آسمان نمی نگرند که چگونه برافراشته شده، « وَإِلَى الْجِبَالِ كَیفَ نُصِبَتْ» و به کوه ها نگاه نمی کنند که چگونه به صورتی زیبا و شگفت انگیز نصب شده اند و به وسیله آن زمین پابرجا شده و از تکان و جنبش مصون مانده و خداوند منافع بزرگ و زیادی در کوه ها قرار داده است؟! « وَإِلَى الْأَرْضِ كَیفَ سُطِحَتْ» و آیا به زمین نمی نگرند که چگونه پهن و گسترده شده و هموار گردیده است تا بندگان برپشت آن قرار بگیرند و بتوانند آن را شخم بزنند و در آن نهال بکارند و خانه بسازند و در راه های آن حرکت نمایند؟! باید دانست که تسطیح و همواره کردن زمین با این موضوع که زمین کره ای شکل است و فلک های دیگر آن از هر سو احاطه کرده اند منافاتی ندارد همان طور که عقل و نقل و حس و مشاهده بر این دلالت می کند. دایره ای بودن زمین در این زمان ها بین بیشتر مردم معروف است . چون در این زمان مردم بیشتر گوشه های آن را به وسیله ابزارهایی که راه های دور را در مدتی کوتاه می پیمایند پیموده اند. و تسطیح و هموار بودن با کره ای بودن جسمی منافات دارد که بسیار کوچک است . اما در مورد زمین که بسیار بزرگ است وجود این دو حالت با همدیگر تضادی ندارند آن گونه که اهل تخصص می گویند. « فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ؛ لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ» مردم را پند بده و آنان را اندرز بگوی و از عذاب خدا بیم بده و به بهشت و نعمت ها نویدشان بده چون تو برای دعوت دادن مردم به سوی خدا و پند دادن آن ها مبعوث شده ای، و تو بر آن ها مسلط نیستی و نگهبان کارهایشان نمی باشی. پس وقتی وظیفه ات را انجام دادی بعد از امروز هیچ سرزنشی بر تو نیست.« وَمَآ أَنتَ عَلَیهِم بِجَبَّارِ فَذَکِرّ بِالقُرءَانِ مَن یَخافُ وَعِیدِ» و تو بر آنان چیره نیستی، پس به وسیله قرآن کسی را که از وعید می ترسد پند بده. « إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ؛ فَیعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ» هرکس از فرمان برداری روی گرداند و به خدا کفر ورزد خداوند به او عذاب سخت و همیشگی خواهد رساند و « إِنَّ إِلَینَا إِیابَهُمْ» همه مردم در روز قیامت به سوی ما بر می گردند و نزد ما گرد می آیند. « ثُمَّ إِنَّ عَلَینَا حِسَابَهُمْ » آن گاه از آنان به خاطر کارهای خوب و بدی که کرده اند حساب می گیریم. پایان تفسیر سوره غاشیه
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|