|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ارطاط
شماره مقاله : 9753 تعداد مشاهده : 262 تاریخ افزودن مقاله : 26/1/1390
|
ارطاط. [ اِ ] (ع مص ) گول گردیدن . (منتهی الأرب ): اَرِطّی فان َّ خیرک فی الرطیط؛ یعنی احمق باش که خیر تو در حماقت است . در حق شخصی گویند که در حماقت بخت مند وباروزی بود و در وقت تعاقل محروم و بی نصیب . (منتهی الأرب ). || از جای خویش حرکت نکردن و لازم گرفتن آن و ستهیدن در آن : ارط فی مقعده . (منتهی الأرب ). || بانگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|