|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ارعاء
شماره مقاله : 9768 تعداد مشاهده : 236 تاریخ افزودن مقاله : 26/1/1390
|
ارعاء. [ اِ ] (ع مص ) رویانیدن گیاه . (تاج المصادر بیهقی ). چرانیدن ستور را: ارعی اﷲ الماشیة؛ یعنی برویاند خدای علف را تا بچرد آنرا ستور. (منتهی الأرب ). || ارعاء مکان ؛ چراگاه کردن جایی را. || گوش بکسی داشتن . (منتهی الأرب ). گوش فاداشتن .(زوزنی ). گوش فراداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). گوش دادن سخن کسی را. استماع . گوش بسوی چیزی داشتن . || ارعاء بر کسی ؛ مهربانی بدو کردن . (منتهی الأرب ). || بخشودن . (منتهی الأرب ). ببخشودن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رعایت و مرحمت کردن . || باقی داشتن . (منتهی الأرب ). || ارعاء ارض ؛ بسیارگیاه شدن آن . بسیارعلف شدن زمین . (منتهی الأرب ). || آزرم داشتن . (زوزنی ).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|