|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره عادیات > تفسیر سوره عادیات از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9783 تعداد مشاهده : 274 تاریخ افزودن مقاله : 26/1/1390
|
تفسیر سوره عادیات
مکی و 11آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 11-1: وَالْعَادِیاتِ ضَبْحًا سوگند به اسبان دونده ای که نفس نفس می ، زنند ، فَالْمُورِیاتِ قَدْحًا سوگند به اسبانی که به سم از سنگ آتش می جهانند ، فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا و سوگند به اسبانی که بامدادان هجوم آورند ،
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا و در آنجا غبار برانگیزند ، فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا و در آنجا همه را در میان گیرند ، إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ که : آدمی پروردگار خود را سپاس نمی گوید ، وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِیدٌ و او خود بر این گواه است وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیرِ لَشَدِیدٌ او مال را فراوان دوست دارد أَفَلَا یعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ آیا نمی داند که چون آنچه در گورهاست زنده گردد ، وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ و آنچه در دلها نهان است آشکار شود ، إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ پروردگارشان در آن روز از، حالشان آگاه است ? خداوند به اسب سوگند می خورد چون در آن نشانه های آشکار و نعمت های ظاهری است که برای مردم معلوم و مشخص است . و خداوند به حالتی از اسب سوگند خورده که دیگر حیوانات آن حالت را ندارند. پس فرمود:« وَالْعَادِیاتِ ضَبْحًا» سوگند به اسباب تازنده ای که به سرعت و نفس زنان می تازند و پیش می روند. « فَالْمُورِیاتِ قَدْحًا» و سوگند به اسبابی که بر اثر برخورد نعل آن ها با سنگ جرقه می افروزند. یعنی از صلابت و قدرتشان به هنگام دویدن، و از برخورد نعلشان با سنگ جرقه می افروزند . « فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا» سوگند به اسبانی که به هنگام صبح بر دشمنان یورش می برند. و این براساس اغلبیت می باشد؛ یعنی غالبا هجوم در صبحگاهان صورت می گیرد. « فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا» و به سبب تاختن و یورش بردنشان غباری بر می انگیزند. « فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا» و همراه با اسب سوار وارد جمع دشمنانی می شوند که بر آن ها هجوم برده اند. و آنچه که بر آن قسم یاد شده است از فرموده ی خداوند:« إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» یعنی بی گمان انسان از ادای حقوق الهی به شدت ممانعت می ورزد. پس طبیعت انسان و عادتش بر این است که حقوقی را که بر اوست به طور کامل ادا نکند بلکه طبیعت انسان تنبلی و کاهلی می طلبد و حقوق مالی و بدنی را که بر اوست ادا نمی کند.مگر کسی که خداوند او را هدایت کند و او را از این حالت درآوَرَد. « وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِیدٌ» انسان بخل و ناسپاسی خود را می داند و بر آن گواه است و آن را انکار نمی کند چون این چیز روشن و واضح است. و احتمال دارد که ضمیر به خدا برگردد. یعنی انسان در حق پروردگارش ناسپاس است و خداوند بر این ناسپاسی او گواه است. پس در این جا انسان به شدّت مورد تهدید قرار گرفته است و به وی هشدار داده شده که خداوند بر او آگاه است. « وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیرِ لَشَدِیدٌ» انسان مال و دارائی را به شدت دوست می دارد و این محبت باعث می شود تا حقوقی را که بر او واجب است ترک ن ماید و شهوت خود را بر رضایت پروردگارش مقدم بدارد. و این به خاطر آن است که او نگاهش را فقط به همین جهان منحصر کرده و از آخرت غافل مانده است . به همین جهت او را برداشتن ِ ترس و پروا از روز ِ هراسِ بزرگ تشویق نمود و فرمود: « أَفَلَا یعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ» آیا انسانی که مغرور است نمی داند که خداوند مردگان را از گورهایشان برای حشر و نشر بیرون می آورد. « وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ» و رازهایی که در دل هاست و خیر و شری که در آن پنهان شده در آن روز آشکار می گردد . پس در آن روز نهان آشکار می گردد و نتیجه کارها برای مردم معلوم می شود. « إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ » همانا خداوند به اعمال ظاهر و باطن و پنهان و آشکار آن ها آگاه است و در برابر آن به آنها جزا و سزا می دهد. با این که خداوند در همه اوقات از اعمال بندگان آگاه است اما به طور ویژه فرمود: در آن روز از آن ها آگاه است، چون منظور جزا دادن بر اعمال است؛ اعمالی که از دایره علم و آگاهی خداوند خارج نبوده است. پایان تفسیر سوره عادیات
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|