Untitled Document
 
 
 
  2024 Apr 19

----

10/10/1445

----

31 فروردين 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در حديث قدسى خداوند ميفرمايد: "من عادى لي وليا فقد آذنته بالحرب" (صحيح بخارى)، يعنى: "كسي كه با دوست من دشمنى كند، من او را به مبارزه ميطلبم"

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>زیدیه

شماره مقاله : 1292              تعداد مشاهده : 414             تاریخ افزودن مقاله : 5/11/1388

 تعريف:
زيديه نزديكترين گروه هاي شيعه به اهل سنت و جماعت ميباشد، متصف به ميانه روي و اعتدال بوده از افراط و غلو بدور ميباشند، اين گروه به مؤسس آن زيد بن علي زين العابدين منسوب است، وي كسي بود كه نظريهء شيعي خاصي در سياست و حكومت داشت كه در راه آن جهاد كرد و كشته شد.
 
تأسيس و افراد برازنده:
-زيديه منسوب به زيد بن علي زين العابدين بن الحسين بن علي رضي الله عنه ( 80-122هـ ) ميباشد، وي كسي بود كه يك انقلاب شيعي را بر ضد اموي ها، در ايام هشام بن عبد الملك رهبري نمود، او را مردم كوفه بر اين قيام بر انگيختند، ولي وقتي كه دانستند وي از شيخين [يعني از أبوبكر و عمر] رضي الله عنهما اظهار برائت نمي كند و بر آنان لعنت نمي گويد، بلكه از آنها اظهار رضايت ميكند، فورا از وي دور شده  او را ترك كردند، آنگاه مجبور شد كه با لشكر اموي ها در حالي مقابله كند كه جز 500 نفر سوار ديگر كسي همراهش نبود، در اين جنگ تيري به پيشاني اش اصابت نموده به قتل رسيد.
-براي طلب علم در قدم اول و بخاطر طلب حق اهل بيت در امامت در قدم دوم، به طرف بلاد شام و عراق سفر نمود، وي شخص متقي،  پرهيزگار، عالم، دانشمند، مخلص، شجاع، باوقار و مهيب بود، و به قرآن كريم و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم دسترسی داشت.
-علوم را از برادر بزرگش محمد باقر آموخت، كه وي يكي از امامان دوازده گانه، نزد شيعهء اماميه به شمار ميرود.
-با واصل بن عطاء رئيس معتزله يكجا شده با وي علوم را مدارسه و تكرار مينمودند، بنابرآن از افكار وي متأثر شد و بعضي از آن افكار را به افكار فرقهء زيدي انتقال داد.
-نزد وي ابوحنيفه نعمان بن ثابت [رحمه الله] شاگردي نموده از وي علم آموخته است.
-از مؤلفات وي اين كتابها اند: كتاب ( المجموع) در حديث و كتاب  ( المجموع) در فقه، كه آندو به حيث كتاب واحد بنام  ( المجموع الكبير) ميباشد، اين دو كتاب را شاگرد وي ابو خالد عمرو بن خالد واسطى ( و به اعتبار ولاء ) هاشمي، از وي روايت كرده ، وي در ربع سوم قرن دوم هجري وفات  نموده است.
-پسرش يحيى بن زيد نيز با پدر خود  در جنگ ها شركت نموده، ولي وي توانست كه به سوي خراسان فرار نمايد، لكن در آنجا هم از شمشير اموي ها نجات نيافت و سال 125هـ به قتل رسيد.
-بعد از يحيى امر به محمد و ابراهيم سپرده شد.
-محمد در مدينه قيام نموده توسط والي آن عيسى بن ماهان به قتل رسيد.
-و ابراهيم در بصره قيام كرد وبه امر منصور كشته شد.
-احمد بن عيسى بن زيد – نواسهء مؤسس زيديه- در عراق اقامت داشت، از شاگردان امام ابوحنيفه علم آموخت و مذهب خويش را ترقي داده غني ساخت [كمبودي هاي علمي و عقيدوي آنرا پركرد].
-از جملهء  علماء زيديه قاسم بن ابراهيم مرسي بن عبدالله بن الحسين بن علي  بن ابي طالب ( 170-242هـ )به شمار ميرود، براي وي يك طائفه ديگر از زيديه تشكيل گرديده كه بنام ( القاسمية ) شناخته ميشود.
-بعد از وي نواسه اش، الهادي الى الحق  يحيى بن الحسين بن القاسم (245-298هـ ) قرار دارد كه برايش در يمن امامت [امارت] برپا گرديد، و در آنجا با قرامطه جنگ نمود، براي وي نيز فرقه اي از زيدي ها تشكيل شد كه بنام هاديه معروف گرديد و در يمن و حجار و اطراف آن نشر شد.
-از ميان زيديه در بلاد ديلم و جيلان يك امام حسيني ظاهر شد كه وي عبارت است از ابو محمد حسن بن علي  بن حسن بن زيد بن عمر بن الحسين بن علي t (230-304هـ ) كه ملقب به «الناصر الكبير» و مشهور به «الاطروش» بود، اين  امام به آن مناطق هجرت نموده مردم را به سوي اسلام مطابق مذهب زيدي دعوت ميكرد كه به اثر دعوت وي مردم زيادي به دين اسلام مشرف شده از ابتداء زيديه گرديدند.
-و از جملهء آنان است داعي ديگر صاحب طبرستان، الحسن بن  زيد بن محمد بن اسماعيل بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي t، كه به سرپرستي وي  در جنوب بحر خزر سال 250هـ دولت زيديه تشكيل شد.
-از جملهء امامان شان محمد بن ابراهيم بن طباطبا نيز معروف است، كه وي دعوتگران خودرا به سوي حجاز، مصر، يمن و بصره روان كرده بود. و از اشخاص مشهور و بارز شان: مقاتل بن سليمان، محمد بن نصر، ابوالفضل ابن العميد، الصاحب بن عباد، و بعضي اميران بني بويه به شمار ميروند.
-از زيديه سه فرقه جدا شد كه بعضي آنها در شيخين [درابوبكر و عمر رضي الله عنهما] طعن وارد ميكنند، و بعضي شان از نظريهء امامت مفضول روگردانيده اند، كه آن فرقه ها قرار ذيل ميباشند:
1-جارودية:  ياران ابوالجارود زياد بن ابي زياد.
2-سليمانية : ياران سليمان بن جرير.
3-صالحية :  ياران حسن بن صالح بن حي.
4-بترية:     ياران كثير النوي الابتر.
-هر دو فرقهء صالحيه و بتريه در آراء و افكار مشابه و موافق اند.
-اين فرقه ها هيچ كدامش در نزد زيديهء معاصر كه طريق امام زيد بن علي را در ميانه روي و اعتدال پيروي ميكنند، مقام و مكان بارزي ندارند. 
افكار و معتقدات :
- امامت را در تمام اولاد  فاطمه رضي الله عنها  جائز ميدانند ، برابر است كه از نسل  امام  حسن باشد و يا از نسل امام حسين رضي الله عنهما . 
- امامت نزد آنان منصوصي نيست، و اين شرط نمي باشد كه امام سابق بايد امام  آينده را تعيين نمايد، يعني امامت ميراثي نبوده بلكه به اساس بيعت استوار ميباشد، بنابرآن هركسي از اولاد فاطمه رضي الله عنها كه دروي شروط امامت موجود باشد اهل آن به شمار ميرود.
-نزد ايشان اين جائز نيست كه امام مستور ومخفي باشد، زيرا تعيين وي توسط اهل حل وعقد ميباشد ، وتعيين وي بدين طريق درصورتي ميشود كه خودش خود را ظاهر نموده اظهار بدارد كه وي مستحق امامت است.
-وجود چند امام دراقطار مختلف و در زمان واحد به نزدشان جائز ميباشد.
-زيديه به امامت مفضول با وجود بودن شخص فاضلتر از آن، قائل اند، زيرا به نزد آنان شرط نيست كه امام بايد بهترين همه مردم باشد ، بلكه جائز است مسلمانان امام فاضلي داشته باشند وديگر شخصي هم وجود داشته باشد كه  از امام بهتر وافضل باشد، ولي بشرط آنكه امام دراحكام به وي رجوع كند و مطابق فيصله هاي وي، دراموري كه تعلق به راي دارد، فيصله نمايد .
-اكثر زيدي ها به خلافت ابوبكر وعمر رضي الله عنهما اقرار دارند ، ومثل ديگر فرقه هاي شيعه آندو را لعنت نمي كنند ، بلكه اظهار رضايت مينمايند ، وبه صحيح بودن خلافت عثمان رضي الله عنه نيز قائل اند گرچه دربعضي امور انتقاد هايى بالايش دارند.
-در مسائلي كه به ذات خداوند تعلق دارد وهمچنان مسائل جبر واختيار به سوي معتزله ميلان دارند، مرتكب گناه كبيره را مثل معتزله در ( منزله بين المنزلتين ) ميدانند، ولي وي را مخلد وجاويدان در آتش نمي گويند، بلكه ميگويند: به اندازه اي ميسوزد كه از گناهان پاك شود بعد از آن به جنت برده ميشود
-تصوف را به كلي رد مينمايند.
-در نكاح متعه باشيعه ها مخالف اند و آنرا  بد ميبينند
-در زكاة خمس وجواز تقيه ، درصورت لزوم ، باشيعه ها موافقت دارند.
-در عبادات و فرائض به شكل كامل با اهل سنت موافق هستند ، مگر اختلافات اندكي كه درمسائل فرعي دارند، مثل :
* در اذان مثل شيعه ( حي علي خير العمل ) ميگويند 
*  نماز جنازه نزد آنان پنج تكبير است 
*  در نماز دستهاي خود را آويزان مينمايند 
*  نماز عيد به شكل جماعت و تنهائي هر دو درست ميشود 
*  نماز تراويح به صورت جماعت بدعت است 
*  در عقب فاجر و فاسق نماز نمي گزارند 
*  فرض هاي وضوء كه نزد اهل سنت چهار است نزد آنان ده ميباشد
-دروازهء اجتهاد به روي هر كسيكه بخواند اجتهاد نمايد باز ميباشد ، وكسي از اجتهاد عاجز بود تقليد نمايد، وتقليد اهل بيت بهتر از ديگران است
-درمقابل امام ظالم بايد قيام نمود واطاعت وي لازم نمي باشد 
-به خلاف اكثر فرقه هاي شيعه ايشان امامان خويش را معصوم از خطاء نمي دانند و دربلند بردن وتقديس ايشان افراط نمي كنند
-لكن بعضي از كسانيكه منسوب به زيديه اند عصمت را به چهارتن از اهل بيت ثابت مينمايند : به حضرت علي، فاطمه، حسن وحسين رضي الله تعالي عنهم. 
-به نزد آنان كسي بنام مهدي منتظر وجود ندارد
- بانظريهء ( البداء ) مخالف اند ، نظريه اي كه آنرا مختار ثقفي اختراع نموده بود، وي همچون كاهنان پيشگوئي ميكرد و وقتيكه واقعه بر عكس گفته اش ميامد، ميگفت : (قد بدا لربكم تغيير علمه) يعني براي پروردگارتان [اوضاع طوري پيش آمد و] ظاهر شد كه علم خود را تغيير دهد، زيديه به اين عقيده اند كه علم خداوند U ازلي و قديم بوده تغيير پذير نمي باشد و هرچيز در لوح محفوظ نوشته شده است.
-ايمان به قضاء و قدر را واجب دانسته انسان را در طاعت و معصيت خداوند آزاد و مختار ميدانند كه بدين وسيله ميان ارادهء محض و ميان محبت و يا رضا خط فاصل قائل شده اند كه همين عقيده و نظر امامان  اهل بيت ميباشد.
-مصادر استدلال نزد ايشان در قدم اول كتاب الله است، بعد از آن سنت رسول الله r و بعد از آن قياس بوده كه استحسان و مصالح مرسله نيز در قياس داخل ميباشد، پس از اينها نوبت به عقل ميرسد پس آنچه را عقل صحيح ميداند وخوبي اش را در ميابد آنچيز مطلوب و مشروع ميباشد و آنچه را عقل قبيح و زشت بداند آنچيز منهي عنه و ناجايز به شمار ميرود.

ريشه هاي فكري و اعتقادي:
-در تعدادي از مسائل به آنچه قائل اند كه شيعه ها به آن  قائل اند مثل : مستحق بودن اهل بيت به خلافت، ترجيح دادن احاديثي كه از اهل بيت نقل شده بر ديگر احاديت، تقليد اهل بيت و زكات خمس، بناْبر آن  باوجود اعتدال و ميانه روي شان، علايم و شعائر شيعه بودن در مذهب شان واضح و آشكار است.
-زيديه از معتزله متأثر شده اعتزاليت واصل بن عطاء بالاي آنان انعكاس نموده است طوريكه آن تأثير در پاره اي از افكار شان ظاهر و آشكار ميگردد مثل تعظيم و اهميت زياد دادن  به عقل در استدلال، زيرا آنان براي عقل در فهم مسائل اعتقادي و تطبيق احكام شريعت خيلي حصه و حق زيادي قائل اند، همچنان مثل حكم به حسن و قبح اشياء، تجزيه هاي عقلي در جبر و اختيار، و مسألهء مرتكب گناه كبيره و خلود در دوزخ.
-امام أبوحنيفه از زيد علم أخذ نموده همانطور كه نواسهء زيد يعني احمد بن عيسى بن زيد از شاگردان امام ابوحنيفه در عراق علم اخذ نموده است، اين دو مذهب يعني حنفي سني و زيديهء شيعي، اولا در عراق و بعدا در بلاد ماوراء النهر باهم همزيستي نموده اند و اين سبب شده  تا در ميان شان تأثير دهي و تأثير پذيري متقابل وجود داشته باشد.

انتشار و جاهاي نفوذ:
1-سال 250هـ دولت زيديه اي در ديلم و طبرستان برپا گرديد كه آنرا حسن بن زيد تأسيس نموده بود.
2-در قرن سوم هجري دولت دومي را الهادي إلى الحق، براي زيديها، در يمن برپاكرد.
3-زيديه از طرف شرق در سواحل بلاد خزر، بلاد ديلم، طبرستان  و جيلان منتشر گرديد و غربا به حجاز و مصر امتداد يافت، ولي مركزش يمن  بود كه تا حال دو سوم [63%] نفوسش را آنان تشكيل ميدهند.


 مراجــع:
1-الامام زيد                         محمد ابوزهره- دارالفكر العربي-قاهره.                                         
2-تاريخ المذاهب الاسلامية           محمد ابوزهره- دارالفكر العربي- قاهره.
3-تاريخ الفرق الزيديه                د. فضيله عبدالامير الشامي- مطبعة الآداب -
                                       نجف- عراق-1394هـ/  1974م.
4-اسلام بلا مذاهب                  د. مصطفى الشكعه- الدار المصرية للطباعة و
                                        النشر- بيروت.
5-الفرق بين الفرق                   عبد القادر بن طاهر البغدادي.
6-الفصل  في الاهواء                  ابن حزم .
   و الملل و النحل 
7-الملل و النحل                       محمد بن عبد الكريم شهرستاني.
8-تلخيص الشافي                     ابوجعفر محمد بن حسن طوسي.
9-الكامل في التاريخ                  عزالدين ابوالحسن ملقب به ابن الأثير.
 



به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال سعيد بن المسيب : «ما أكرمت العباد أنفسها بمثل طاعة الله عز وجل، ولا أهانت أنفسها بمثل معصية الله، وكفى بالمؤمن نصرة من الله أن يرى عدوه يعمل بمعصية الله». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی. ترجمه: سعید بن مسیب رحمه الله فرمودند: «هیچگاه یک مؤمن همانند وقتی که طاعت خداوند عزوجل را بجای می آورد، خود را گرامی نمی دارد، و با انجام معصیت خدا به خودش اهانت نمی کند، و برای مؤمن کافیست که خداوند او را یاری دهد که ببیند دشمنش معصیت خدا را انجام می دهد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1452
دیروز : 6572
بازدید کل: 6574818

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010