|   |  | 
      
      
        
         
        | قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».
 |  
        
         
        |  |  
        
 
         
        | 
			 
			 
		الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>توحید > ايمان به خداوند اساس توحيد 
 شماره مقاله :  2183              تعداد مشاهده :   352              تاریخ افزودن مقاله  : 3/5/1389
 |  
        | ايمان به خداوند اساس توحيد
 شيخ يوسف القرضاوي
 ايمان به خداوند يعني ايمان به ذاتي غايب، بلندمرتبه، داراي اختيار و قدرت كامل و شايستهي اطاعت و بندگي. ايمان به خدا روح همهي اديان، از جمله اسلام و اساسهمهي باورها است و كتاب خدا و سنّت پيامبرش  صلی الله علیه و سلم  اين حقيقت را به روشني بيان نموده است. اين قرآن كريم است كه به هنگام سخن از اركان و اجزاء ايمان، باور به خدا را در ابتدا و بعنوان اصلاساسي ايمان مطرح ميسازد و ميفرمايد:
 ] آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا اُنْزِلَ إلَيهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤمِنون كُلٌّ آمَنَ بِاللهِ و ملائِكَتِهِ و كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ[ بقره/285
 «فرستادهي خدا معتقد است به آنچه از سوي پروردگارش بر او نازل شده است و مؤمنان نيز به آن ايمان دارند. همگي به خدا و فرشتگان او كتابهاي او و پيغمبرانش ايمان دارند.»
 و نيز ميفرمايد :
 وَ لَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ باللهِ وَ اليَومِ الآخِر وَ الملائِكَةِ وَ الكِتَابِ وَ  النَّبِيِّينَ . (بقره/177)
 «بلكه نيكي، كردار كسي استكه به خدا و روز واپسين وفرشتگان و كتاب آسماني و پيغمبران ايمان آورده باشد.»
 و در جاي ديگر ميفرمايد :
 يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ و رسُولِهِ وَ الكِتابِ الّذي نَزَّلَ عَلَيَ رَسُولِهِ و الكتابِ الَّذِي اُنْزِلَ مِن قَبلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللهِ وَ ملائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ  رُسُلِهِ وَ اليَومِ الآخِر فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (نساء/136)
 «اي كساني كه ايمان آوردهايد، به خدا و پيغمبرش (محمد) و كتابي كه بر پيغمبر نازل كرده است و به كتابهائي كه پيشتر (از قرآن) نازل نموده است (و هنوز تحريف نشدهاند) ايمان بياوريد، هركس كه به خدا  و فرشتگان و كتابهاي خداوندي و روز رستاخيز كافر شود (و يكي از اينها را نپذيرد) واقعاً در گمراهي دور و درازي افتاده است.»
 و در حديث مشهور جبرئيل آمده استكه پيامبر گرامي اسلام  صلی الله علیه و سلم  در پاسخ به سؤال جبرئيل كه دربارهي ايمان پرسيد، فرمود : «ايمان يعني اين كه به خدا، فرشتگان، كتابهاي آسماني، پيامبران، روز قيامت و قَدَر خير و شرّ باور قلبي داشته باشي.»
 پس طبق بيان قرآن و حديث، ايمان به خداوند اصل و ساير اركان عقيدتي وابسته و مربوط به آن است. و تو به عنوان يك فرد مؤمن پس از ايمان به خداست كه به ملائكه وكتابهاي آسماني، پيامبران، ديدار پروردگار، محاسبه و قضا و قدر اعتقاد پيدا ميكني.
 در واقع ايمان به رسول خدا قابل تصور نيست مگر پس از ايمان به كسي كه او را فرستاده و ايمان به روز جزا و محاسبه نيز قابل تصوّر نيست مگر پس از ايمان به مجازاتكننده و حسابرس.
 ايمان به خدا، به طور قطعي ايمان به وجودِ او، ايمان به يكتايي او در ربوبيّت و الوهيت، ايمان به اسمهاي نيكو و صفات والاي او را نيز شامل ميشود اسمها و صفتهايي كه نشان ميدهند خداوند به گونهاي شايسته به همهي كمالات آراسته و از همهي نقايص پيراسته است.
 طي بررسيهاي گذشته چنان نتيجه گرفتيم كه وجود خداوند حقيقتي است خارج از هرشكّ وترديد، و در واقع آشكارترين همه حقايق است كه فطرت سالم بر آن گواه و عقل هدايت يافته دليل آن است. و آنان كه در علم و دانش بهرهي فراوان دارند، با مشاهدهي عجائب خدا در نوآوري و نقشهكشي و اندازهگيري و هدايتبخشي كه در اطراف و درون خود مييابند، اين حقيقت را دوباره تأكيد ميكنند.
 و اگر اين حقيقت بزرگ يعني وجود خدا براي بعضي از انسانهـا پوشيده مانده است، جواب آن را در اين تعبير بايد جُستكه : اين پوشيدگي و خفا از شدّت ظهور حاصل شده  است. و اگر عدّهاي ديگر در برابر فطرت خدا گراي مشترك ميان همهي بشريّت، بزرگي نشان ميدهند و تكبّر ميورزند و با منطق عقل و علم مبارزه ميكنند و در نتيجه، خداي را انكار ميكنند، آنان همانند موارد استثنايي هستند كه قاعده كلّي را نفي نميكنند.
 
 
 به نقل از کتاب: حقيقت توحيد، تأليف شيخ يوسف القرضاوي
 
 
 |  
        |  بازگشت به ابتدای 
		صفحه  بازگشت به نتایج قبل  چاپ 
		این مقاله  ارسال مقاله به دوستان |  
        
         
        | 
                   |  
        
         
        | 
				
		 |  |  |  |