| 
	
	    | 
      | 
    
	
      
      
        
         
      
        | 
        
         قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».  | 
         
      
        
         
      
        | 
		
		 | 
         
      
        
 
         
      
        | 
 
			 
			 
		الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیه {فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ } بر امامت علی دارد 
  شماره مقاله :  3580              تعداد مشاهده :   307              تاریخ افزودن مقاله  : 24/6/1389
  | 
         
      
        | 
        
         بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیه {فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ } بر امامت علی دارد    ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: (برهان دهم: فرموده الهی است که:{ فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ (٣٧) }. (البقره: 37). «سپس آدم از پروردگارش كلماتى دریافت داشت; (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت». دانشمند فقیه ابن مغازلی شافعی با اسناد به ابن عباس از زبان او روایت میکند که گفت: از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره کلماتی که آدم از پروردگارش دریافت کرد تا خدا بر او ببخشود، پرسیدند، فرمود: آدم به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین از پروردگار خواست تا وی را ببخشاید و خدا او را بخشود. و این فضیلتی است که احدی از صحابه به آن نرسیده است. لذا او امام است چون در توسل به خداوند متعال با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برابر و هم شأن گردیده است.  پاسخ او از چند وجه است: یکی مطالبه صحت و سند این روایت. چون دانستیم که تنها روایت ابن مغازلی - به اتفاق علمای فن - مجوز استدلال و استناد به یک روایت نمیشود.  دوم: حدیث مذکور به اتفاق علمای فن کذب و ساختگی است، ابوالفرج ابن جوزی هم آن را در کتاب «الموضوعات» (بر ساختهها) ذکر کرده است.  سوم: کلماتی که آدم دریافت کرد در فرموده دیگر الهی تفسیر شده است که فرماید:{رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ (٢٣) } . (الأعراف: 23). «گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم كردیم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى، از زیانكاران خواهیم بود». از سلف هم همین و چیزی شبیه آن روایت شده است و در هیچ یک از نقل قولهای صحیحی که از ایشان در دست است، سوگندی که رافضی ادعا کرده، نیامده است.  چهارم: معلوم و روشن است که هر فرد کافر یا فاسقی که توبه کند، خداوند او را میبخشاید بدون اینکه نیاز باشد خدا را به حق کسی سوگند بدهد، حال چطور آدم ؛ برای توبهاش به کاری نیاز دارد که هیچ گناهکاری برای توبه به آن محتاج نیست، چه کافر باشد و چه مؤمن؟  پنجم: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای توبه کردن کسی را به گفتن چنین دعایی سفارش نکرده است، و برای امت خویش قانون نگذاشته که خدا را به یک مخلوق قسم بدهند و اگر این دعا مشروع بود حتماً آن را به امت خویش میآموخت و آن را سنت میکرد.  ششم: نه قرآن و نه سنت و حدیث نبوی مسأله سوگند دادن خداوند را مطرح نکرهاند، و احدی را به خواندن این دعا در توبه یا هر کار دیگری امر نکردهاند. بر عکس برخی از علما - همچون ابوحنیفه و ابویوسف - تصریح دارند که سوگند دادن خداوند به مخلوق جایز نیست و ما در این باره به طور مبسوط توضیح دادیم.  هفتم: باید پرسید چطور آدم ؛ این پیامبر بزرگوار، خدا را به حق کسانی سوگند میدهد که خودش از آنان بزرگوارتر و ارجمندتر است؟ البته شکی نیست که پیامبر ما صلی الله علیه و آله وسلم از آدم برتر است، اما آدم از علی و فاطمه و حسن و حسین برتر و بالاتر است 
 
  به نقل از:  مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى   مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com  
  		
  
		  | 
         
      
        
        
		  
		
		بازگشت به ابتدای 
		صفحه    
		 
		بازگشت به نتایج قبل                
		     
		 
		چاپ 
		این مقاله     
		 
		 ارسال مقاله به دوستان | 
         
      
        
         
      
        
                    | 
         
      
        
         
      
        | 
		 
				
		   | 
         
      
      
      
      
      | 
      | 
    
     
     |