Untitled Document
 
 
 
  2024 Apr 26

----

17/10/1445

----

7 ارديبهشت 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

«تَرَكْتُكُمْ عَلَى البَيْضَاءِ لَيْلُهَا كَنَهَارِهَا لاَ يَزِيغُ عَنْهَا بَعْدِي إِلاَّ هَالِكٌ». [أحمد وابن ماجه و غيرهما].
شما را بر بهترين راه ترك كردم، شب آن مانند روز آن واضح و آشكار است، از آن راه منحرف نمى‌شود مگر آن كه هلاك و گمراه شود.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>ذى الجوشن ضبابى رضی الله عنه > پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن ذى الجوشن ضبابى رضی الله عنه

شماره مقاله : 9081              تعداد مشاهده : 573             تاریخ افزودن مقاله : 2/1/1390

دعوته صلى الله عليه وسلّم لذي الجَوْشَن الضبابي رضي الله عنه 
أخرج الطبراني عن ذي الجَوْشَن الضبابي قال: أتيت النبي صلى الله عليه وسلّم بعد أن فرغ من أهل بدر بابن فرس لي يقال لها «القَرْحاء»، فقلت: يا محمد، قد جئتك بابن القرحاء لتتخذه، قال: «لا حاجة لي فيه وإن أردتَ أقيضك بها المختار من دروع بدر فعلتُ». فقلت: ما كنت لأقيضه اليوم بغُرة، قال: «لا حاجة لي فيه» ثم قال: «يا ذا الجوشن، ألا تسلم فتكون من أول أهل هذا الأمر؟» فقالت: لا، قال: «لم؟» قال: قلتُ رأيتُ قومك قد وَلِعوا بك. قال: «فكيف بلغك عن مصارعهم ببدر؟» قلت: قد بلغني، قال: «فإنا نُهدي لك»، قلت: إِن تغلب على الكعبة وتقطنها، قال: «لعلك إن عشت ترى ذلك، ثم قال: «يا بلال، خذ حقيبة الرجل فزوده من العجوة»، فلما أدبرت قال: «أما إِنَّه من خير فرسان بني عامر». قال: فوالله إنِّي بأهلي بالغور إذ أقبل راكب، فقلت: ما فعل الناس؟ قال: والله قد غلب محمد على الكعبة وقطنها، فقلت: هَبِلَتْني أمي ولو أسلمت يومئذٍ ثم أسأله الحير لأقطعنيها.
وفي رواية: فقال له النبي صلى الله عليه وسلّم «ما يمنعك من ذلك؟» قال: رأيت قومك قد كذَّبوك وأخرجوك وقاتلوك فانظر ماذا تصنع؟ فإن ظهرتَ عليهم آمنت بك واتبعتك، وإن ظهروا عليك لم أتبعك. قال الهيثمي : رواه عبد الله بن أحمد وأبوه ـ ولم يسق المتن ـ والطبراني، ورجالهما رجال الصحيح، وروى أبو داود بعضه. انتهى.


پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن ذى الجوشن ضبابى رضی الله عنه
طبرانى از ذى الجوشن ضبابى روایت نموده، كه گفت: بعد از این كه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم از اهل بدر فارغ گردید، با یك كُرَّه اسبى كه داشتم و به مادرش (قَرْحَاء) گفته مى‏شد، نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدم، به وى گفتم: اى محمد، بچه قرحاء را با خود برایت آوردم تا آن را بگیرى. پیامبر صلی الله علیه و سلم پاسخ داد: «من به آن نیازى ندارم، اگر خواسته باشى در بدل آن از بهترین زره‏هاى[1] بدر را به تو مى‏دهم، و آن را قبول مى‏كنم». گفتم: امروز من آن را در بدل بهترین اسب هم عوض نخواهم كرد، پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: «من به آن احتیاجى ندارم»، بعد از آن فرمود: «اى ذى الجوشن، آیا اسلام نمى‏آورى كه از جمله اوّلین كسان این دین باشى؟»، پاسخ دادم: نه، وى پرسید: «چرا»؟، ذى الجوشن مى‏گوید: گفتم: چون قومت را دیدم كه تو را تكذیب (و تضعیف) نموده‏اند. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «چگونه از شكست آنها در بدر به تو خبر رسید؟» گفتم: آن خبر به من رسید، افزود: «ما برایت بیان مى‏كنیم». گفتم: اگر بر كعبه غالب شده و در آنجا سكونت گزیدى (به تو ایمان مى‏آورم)، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «اگر زنده بودى آن را خواهى دید»، بعد از آن گفت: «اى بلال، توشه دان این مرد را بگیر و برایش از خرماهاى عجوه[2] توشه را آماده كن» ذى الجوشن مى‏افزاید: چون برگشتم پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: «امّا وى از بهترین سواركاران بنى عامر است» گوید: من در فامیلم در غَوْر بودم كه سوار كارى آمد، از وى پرسیدم: مردم چه كارى كردند؟ گفت: به خدا قسم، محمّد بر كعبه غلبه نموده و در آن سكنى گزیده است، آن گاه گفتم: مادرم مرا گم مى‏كرد، اگر آن روز اسلام مى‏آوردم، و بعد از آن حیره (اسم جایى است) را از وى مى‏خواستم او آن را حتماً برایم واگذار مى‏نمود!!.[3]
و در روایتى آمده است كه: پیامبر صلی الله علیه و سلم به او گفت: «تو را چه عاملى از آن باز مى‏دارد؟» وى پاسخ داد: چون قومت را دیدم كه تو را تكذیب نموده، اخراجت كردند و همراهت دست به جنگ و قتال زدند، من منتظرم ببینم كه چه مى‏كنى؟ اگر بر آنها غالب شدى به تو ایمان آورده و از تو پیروى مى‏كنم، ولى اگر آن‏ها به تو غالب آمدند، تو را پیروى نمى‏نمایم.[4] هیثمى (162/2) گفته است: این را عبداللَّه بن احمد و پدرش - كه متن را به طور كامل ذكر ننموده - و همچنان طبرانى روایت كرده‏اند و رجال آنها رجال صحیح‏اند، و ابوداود بعض آن را روایت نموده است.


[1] هدف از زره‏هاى بدر در اينجا زره هايى است كه در غزوه بدر به دست مسلمان افتاده بود. م.
[2] عجوه: نوعى از خرماهاى مدينه است.
[3] صحیح. احمد (3/484) ، (15907) ، ابوداود (21/27) در کتاب جهاد، باب «حمل السلاح إلی أرض العدو».
[4] صحیح. احمد (4/68) (16586) ، (16587) ، (16588).

از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی)
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

مُزَنِی شاگرد شافعی رحمه الله: خداوند اختلاف را نکوهش کرده و آن را مذموم دانسته و امر کرده است که هنگام اختلاف به کتاب و سنت رجوع کنيم

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1452
دیروز : 6572
بازدید کل: 6574818

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010