Untitled Document
 
 
 
  2024 Jul 27

----

20/01/1446

----

6 مرداد 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " من ترك شيئاً لله عوضه الله خيراً منه " (روايت ترمذي 2/79 و حاكم 4/183 وأحمد 3/439)، يعنى: "هر كسى كه چيزى را بخاطر رضاى خدا ترك كند، خداوند چيز بهترى را بجاى آن نصيبش ميكند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>یزید بن ولید بن عبدالملک

شماره مقاله : 2896              تعداد مشاهده : 558             تاریخ افزودن مقاله : 30/5/1389

خلافت یزید بن ولید بن عبد الملک ( 126هجری)


1- اسم و نسب او

نام کامل او همراه با نسبش، یزید بن ولید بن عبدالملک بن مروان است، کنیه اش ابوخالد القرشی است، و مادرش "شاه آفرید" دختر فیروز پسر یزدگرد، آخرین پادشاه فارس بود. او به اصالت عربی (از طرف پدرش) واصالت فارسی (از طرف مادرش) و اصالت رومی (از طرف اجداد مادری) خود افتخار می کرد، و می گفت:

أنا ابن کسری وأبي مروان *** وقیصر جدي وجدي خاقان

یعنى من فرزند خسرو و پدرم مروان است جد من قيصر و جد ديگرم خاقان است.

او را یزید ناقص لقب داده اند، و در نسبش گفته شده: ناقص بن ولید، زيرا آنچه را که وليد بر عطاى مردم افزوده بود او کاست و همه ی عطایا و حقوق ها را بزمان هشام برگردانيد. گفته شده نخستين کسى که او را به اين صفت ملقب کرده بود مروان بن محمد بود.

از نظر ظاهری او فردی زیبا رو بود، و رنگ صورتش متمایل به گندمگون بود.

2- سیاست و روش او در اداره حکومت

روايت شده یزید بعد از قتل ولید به خطبه رفت، و در آن اصول سیاسی حکومت خود را برای مردم بیان داشت، او در این خطبه علت خروج و شورش خود علیه خلیفه ولید بن یزید، خدا و دینش بیان کرد، و گفت: به خدا قسم، من برای مال دنیا و به دست آوردن ملک و پادشاهی خروج نکردم، بلکه برای خدا و دینش، و دعوت به سوی او و سنت پیامبرش بوده است، و گفت: برای این کار استخاره کردم، و تصمیم گرفتم بندگان خدا را از شر ولید بن یزید رهایی بخشم.

سپس در ادامه سخنان خود گفت: اى مردم. بر من است که هرگز آجر بر آجر يا خشت بر خشت نگذارم (براى خود کاخ نسازم) و يک نهر (براى خود) حفر نکنم و مال و گنج برای خود ذخیره نکنم، و مال به زن و فرزند خود ندهم، و مال يک شهر را از آن شهر منتقل نکنم مگر مازاد بر اصلاح آن شهر و اضافه مرزبانى و تجهيز که مال براى حفظ مرز و نگهبانى محل خواهد بود. من شما را در مرزها سرگردان نخواهم کرد که دچار فتنه شويد. اهل جزيه را متحمل پرداخت سنگین جزیه نخواهم کرد.

و شما حقوق خود را ساليانه دريافت خواهيد کرد و روزى شما ماه به ماه (مرتبا) خواهد رسيد تا آنکه فقیرترین شما با غنی ترین تان یکسان شود.

اگر من به اين شرط وفا کنم بر شماست که فرمانبردار و در مساعدت و مشورت پايدار باشيد و اگر به تعهد خود وفا نکنم شما حق داريد مرا خلع کنيد مگر آنکه توبه کنم. اگر هم ديگرى که او را صالح بدانيد و مانند تعهد من براى شما تعهد کند، و بخواهيد با او بيعت کنيد من از نخستين کسى خواهم بود که با او بيعت می کنم. اى مردم براى کسى که مطيع خالق نباشد از مخلوق طاعتى نخواهد بود.

این خطبه که در بر دارنده سیاست حکومتی یزید بن ولید بود، خیلی شبیه و نزدیک به منهج عمر بن عبدالعزیز رحمه الله می باشد، اما آنچه اکثر مؤرخین در مورد خطبه ی او ذکر می کنند، حاکی از این است که یزید در آغاز به دست گرفتن امور خلافت با ایراد این صحبتها قصد داشت، اعتراضات و نارامی های را خاموش کرده و قتل خلیفه ولید بن یزید و شورش علیه او را، را برای مردم امری شرعی تلقی کند، تا بدینوسیله از اعتراضات و انتقادها علیه خود بکاهد.

آنچه که در سیاست و حکومت داری مهم است، عملی کردن وعده و وعید هایی است که به مردم داده می شود، گفتن و وعده دادن به مردم امری سهل و آسان است، اما کمتر کسی پیدا می شود که مانند عمر بن عبدالعزیز به وعده های خود عمل کند، و عدل و عدالت را در حکومت خود گسترش دهد.

روایات مورخین حکایت از این دارد، که یزید بن ولید بعد از به دست گرفتن زمام حکومت، والیان هر منطقه را کسانی انتخاب کرد، که در این شورش به نحوی او را یاری داده یا کمک کرده بودند.

یزید بن ولید، افرادی همچون منصور بن جمهور، عبدالعزیز بن حجاج بن عبدالملک، یزید بن العقار، قطن مولای یزید بن الولید و یزید بن عنسبه ( که در قتل ولید بن یزید مشارکت مستقیم داشت) و ثابت بن سلیمان (که در هنگام رفتن به دمشق یزید در خانه او اقامت داشت، و حرکت خود را در آن خانه ی او برنامه ریزی کرد) و غیره، را به عنوان والی و عامل خود در مناطق مختلف بر گزید، و همه این افراد انتخاب شده برای ولایت شهرها، در حرکت شورش یزید علیه ولید بن یزید بن عبدالملک، همکاری مستقیم با او داشتند.

3- مکانت و منزلت علماء نزد یزید بن ولید بن عبدالملک

در این مدت زمان کوتاه از حکومت یزید، هیچ یک از علماء اهل سنت و جماعت مجالی برای نظر دادن و سخن گفتن در محظر او را نداشتند.

یزید مهتم به عقائد فرقه ی قدریه است، بگونه ای که در بعضی از روایات حکایت از دعوت او به قدر دارد، و پیروان این فرقه یکی دیگر از عناصر تشکیل دهنده حرکت او علیه ولید بن یزید بوده اند، و در رسیدنش به خلافت، او را بسیار نصرت کردند. و گفته شده یزید از اتباع غیلان دمشقی بوده است.

(فرقه قدریه بر این اعتقاد هستند که بندگان هر کاری که بخواهند می توانند بدون اراده و مشئیت خداوند انجام بدهند، یعنی اراده ی خداوند بر آنها تأثیری ندارد).

به همین جهت، چون علماء اهل سنت در راستای اعتقاد او نبودند، آنها را نزد خود نمی پذیرفت.

4- وفات یزید بن ولید

یزید پس از متهم شدن به قدریه، و دعوتش به سوی آن فرقه، سر انجام در هفت ذو الحجه در سال 126 هجری وفات نمود، و در کنار باب الصغیر دفن کرده شد.

ایام حکومت او بیشتر از شش ماه به درازا نکشید، علت مرگش را بیماری طاعون دانسته اند، و آخرین کلمه که بر زبان آورده بود، کلمه ی "واحسرتاه وا أسفاه" بوده است.

و گفته شده در مهر انگشتری اش نوشته بود: "یا یزید قم بالحق". ای یزید برای حق به پا خیز.




ترجمه و تحقیق: أبو أنس

سايت عصر اسلام

www.IslamAge.com

مراجع و مصادر:
1- الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی.
2- سير أعلام النبلاء - تأليف : الذهبي - تحقيق شعيب الأرناؤوط.
3- سایت موسوعة الأسرة المسلمة التاریخ الإسلامی- ويکيبيديا، الموسوعة الحرة.
4- البدایة و النهایة - لابن کثیر.

5- التاریخ الإسلامي - العهد الأموي- تأليف محمود شاکر.

6- الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر.

7- تاريخ ابن خلدون.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 از ابو حنيفه در مورد اختلافات و نزاع حضرت على و معاويه سؤال شد، آن حضرت گفت: اگر من نزد خداوند حضور يابم، مرا از تكاليف شرعى سؤال و پرس ميكند كه آيا انجام داده ام يا نه و از كار و بار آنها از من سؤال نخواهد كرد"

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 580
دیروز : 8764
بازدید کل: 7741578

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010